دانلود دکلمه جدید مرتضی سرمدی به نام سفر
دانلود دکلمه جدید مرتضی سرمدی به نام سفر با دو کیفیت متفاوت
Download New Reciting By Morteza Sarmadi Called Safar
میکس و مستر : مرتضی سرمدی
دانلود دکلمه سفر از مرتضی سرمدی با لینک مستقیم
کیفیت 128 و 320 بهمراه پخش آنلاین و متن آهنگ
برای دانلود دکلمه به ادامه مطلب مراجعه کنید …
دانلود دکلمه جدید مرتضی سرمدی به نام سفر
—————————————————————————-
Lyrics Safar Morteza Sarmadi
متن آهنگ سفر مرتضی سرمدی
——————————————–
همه چیز از یک سفر آغاز شد
یا بهتر است بگویم از یک عکس
حسی قشنگ از یک نگاه که از لابلای آن همه چشم
انگار فقط مرا می دید.
از تو می نویسم از تویی که دوری و نزدیک
با اینکه پیشم نیستی اما، اما لحظه به لحظه کنار خودم حسَت می کنم
شاید چیزی شبیه یک معجزه.
و چقدر قشنگ است حس بودن و داشتنت
خوشبختی ، خوشبختی یعنی مالکیت یک نگاه در اوج نیاز
و من برای آنکه تمام شکل های دوستت دارم را با تو درمیان بگذارم
یک زندگی برایم کم است ، آن هم برای کسی که می خواهد در تمام جمله ها
دوستت داشته باشد.
دانلود دکلمه جدید مرتضی سرمدی به نام سفر
نگاهم کن ، نگاهم کن و لبهایت را بر روی لبانم بگذار
نفسهایت را در من بِدَم و بگذار تا آخرین نفس دیوانگی کنم
دیوانگی در کنار تو عالمی دارد.
دیدن تو هرچند ناخواسته اما بهانه ای بود که من خنده ای کنم و تو در من غرق شوی
من معتقدم هر زنی شروع یک شعر است، بعضی با نگاهشان، بعضی با بوی عطر تنشان
بعضی با موج موهایشان و بعضی با آهنگ صدایشان
می آیند و در خاطر یک مردی به زیبایی و عاشقانه نقش می بندند
اما به نظر من زنها آغازگر تمام عاشقانه هایند
تمام شعرها برایشان ردیف خواهد شد و قافیه های عشق را خوب بلدند
نمیخواهم ببینمت ، نمیخواهم ببینمت چرا که با هر بار دیدنت دلتنگت می شوم
نمیدانم قلب من کوچک است یا تو زیادی بزرگی ؟ نمیدانم
دانلود دکلمه جدید مرتضی سرمدی به نام سفر
من به چهل سالگی ام نزدیک می شوم و هنوز در طپش عاشقانه های بیست سالگی سرگردانم
کدام سو میکشاندم سرنوشت نمیدانم.
هرچه که هست و هرچه که خواهد شد من دوستت دارم
من دوستت دارم و این دیوانگی را دوست دارم و فراموش نکن
خیالت تخت ، پرگار نگاهم تنها حول چشمان تو می گردد و میدانم که
تو تمام آرزوهایت را نذر رسیدن به من کردی
میدانی لذت بخش ترین حادثه در میان آن همه هیاهو چه بود ؟
یافتن تنها یک کلمه ! “تو”
اردیبهشتم ، بهشتی شد رویایی
وقتی من میهمان چشمان تو بودم و تو میزبان لبخند های من
عشق یعنی من باشم و تو …
تو باشی و لبخندی که از سر شیطنت بر لبانت مینشانی
یادم است که گفتی تنها پرانتزی که دوست ندارم هیچ وقت بسته شود
لبهای توست آنگاه که میخندی
و من حرفهایم را با لبخندی به روی تو میبندم و تورا به خدا میسپارم
به امید دیدار نازنینم