دانلود آهنگ جدید علی سورنا به نام تئاتر سایه ها با دو کیفیت متفاوت
Download New Music By Ali Sorena Called Tatre Sayeha
[ این آهنگ چهارمین قطعه از آلبوم “کویر” می باشد ]
دانلود آهنگ تئاتر سایه ها از علی سورنا با لینک مستقیم
کیفیت 128 و 320 بهمراه پخش آنلاین و متن آهنگ برای اولین بار از رسانه مه تاب موزیک
وسط کویر چندتا خونه س
همون شهر سوزان راه بی قدم
شهری از جنس قهر
شهری از جنس سایه های بی اثر
بعد اولین جاده های بی رمق
میدون چهارم خونه کشاورز
جایی که لباس آسفالت میشه پاره
وسط کوچه ها زاغه های بی نفس
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
—————————————————————————-
دانلود آهنگ جدید علی سورنا به نام تئاتر سایه ها
متن آهنگ علی سورنا - تئاتر سایه ها
----------------------------------------------------------------------------
Lyrics Tatre Sayeha Ali Sorena
متن آهنگ تئاتر سایه ها علی سورنا
--------------------------------------------
وسط کویر چندتا خونه س
همون شهر سوزان راه بی قدم
شهری از جنس قهر
شهری از جنس سایه های بی اثر
بعد اولین جاده های بی رمق
میدون چهارم خونه کشاورز
جایی که لباس آسفالت میشه پاره
وسط کوچه ها زاغه های بی نفس
بعد یه در دو لنگه ضد زنگی
حیاتی با کفی سنگی
کودکی من گوشه ی اتاق
مشغول تماشای تئاتر سایه هاس
با بغضی به سنگینی سایه ی یه زن
زیر سنگینی دستور و ارده ی یه مَرد
من اشک سایه هارو دیدم آفتاب متهم ِ مایل به مرگ
پدرم شاهرگ خیابونارو خال کرده بود رو بازوی چپش
یه هرگز نمیر مادر تلخ
که بی مادری رو میکنه غم آلوده ترش
شاید واسه همینه که مادرو بفهمه توو چشمای من
زیر امضای سرد پدر
با یه نه میشه رَد
مادرم نگا شسته خونی تر از گونه هاش
هیچی نیس توو صداش
لباس انگار بود چادر حجابش
پهن رو بی مرامی ِ استخون شونه هاش
من کنار دیروز کنار فردا
کنار همه آرزوهای بی گناه
چهار تماشاگر اعدام آفتابیم
چهار قاضی اتهام سایه ها
من ازون کوچیدگانم به درون
توی نغب دلم با رنگ زبون
منم آخر زرد خزون
نادون بی امون دل نگرون
که باد تموم خونه مو بُرد
آشیونه مو خورد
توی جنگ تموم
من ازون کوچیدگانم به درون
توی نغب دلم با رنگ زبون
منم آخر زرد خزون
نادون بی امون دل نگرون
که باد تموم خونه مو بُرد
آشیونه مو خورد
توی جنگ تموم
دانلود آهنگ جدید علی سورنا به نام تئاتر سایه ها
♫♫♫♫
عشق نفرت میشد و تنم زیر
نگاه سرد سایه های متهم
هم مُردنی ترین هجای شعر من بود
قاتل همسایه های متهم
این بیرون سایه ها کشیده ترن بابا
من که فقط مخاطب این نمایشم
دیوار پشتم انقدی بدون سایه س
که شک میکنم حتی به حضور بودنم
گاهی دوتا دست سُر میخورد توو هم
دوتا دست که از هم پُر میشد بزرگ میشد
با غروب خورشید توی پرده ی بد گرگ میشد
من از دیدن تئاتر گرگها رو دیوار
بیمارتر شدم از امنیت مُرده م
یه هیولا جلوم یه شبنم رو میخورد
وقتی دونه ی اشک کوچیکمو میخوردم
یه دختر که موشو میتراشن آی
اون همه آرزوشه موهاش
سایه ی تموم مسمویت من بود
میبینی پدر پاشیدم آره
سایه ی زندگیم توو دست باد وحشی
به سیلی روزگار خندید
غبار نفرت سایه های مادر
میکنه پایان این تئاتر و زخمی
من کنار دیروز کنار فردا
کنار همه آرزوهای بی گناه
چهار تماشاگر اعدام آفتابیم
چهار قاضی اتهام سایه ها
من ازون کوچیدگانم به درون
توی نغب دلم با رنگ زبون
منم آخر زرد خزون
نادون بی امون دل نگرون
که باد تموم خونه مو بُرد
آشیونه مو خورد
توی جنگ تموم
من ازون کوچیدگانم به درون
توی نغب دلم با رنگ زبون
منم آخر زرد خزون
نادون بی امون دل نگرون
که باد تموم خونه مو بُرد
آشیونه مو خورد
توی جنگ تموم